چشم می گشایم به آسمان زیراکه وجودت را احساس می کنم ،
چشم می گشایم به کهکشان وجودت…
قلم در دستانم جای نمی گیرد،
پرواز می کند و در دستان فرشتگان جای می گیرد!
زیراکه شهادت والاتر از آن است که من آن را وصف کنم ….
فرشتگان آیه آیه نور به لب و تاجی از گلهای بهشت به سر و نوری ازعشق وجودت همراه خود دارند هادی جان
از آسمان باران شادی و غم می بارد زیراکه روز تولدت را تبریک می گویند، از آسمان فرشتگان دست در دست آیه ها با نور می آیند… قلم باز پرواز می کند و در دستان خورشید جای می گیرد…
خورشید لبخندزنان ، هوراکشان تولدت را با هزاران فرشته ، ماه و ستارگان ، با مرکب عشق به روی قلب کهکشان می نویسد و تولد تو را تبریک می گوید هادی جان
شادی روح شهدای صلوات